گردآورنده: فریده آرامیده، عضو گروه ادبیات فارسی موسسه فرهنگی دزفول شناسی
بیست یکم آبان زادروز پدر شعر نو، نیما یوشیج
عاشقا، خیز کامد بهاران/ چشمۀ کوچک از کوه جوشید/ گل به صحرا درآمد چو آتش/ رود تیره چو طوفان خروشید
دشت از گل شده هفت رنگه/ آفتاب طلایی بتابید/ بر سر ژاله صبحگاهی/ ژالهها دانهدانه درخشید/ همچو الماس و در آب ماهی/ بر سر موجها معلق
علی اسفندیاری فرزند ابراهیم خان، ۲۱آبان۱۲۷۶در دهکده یوش از توابع شهرستان نور در استان مازندران پا به عرصۀ وجود گذاشت. کودکی وی در دامان طبیعت و در میان شبانان گذشت. روح او با رمندگی طبیعت و جهان دَد و دام پیوند خورد. او خواندن و نوشتن را به شیوۀ سنتی نزد ملّای ده آموخت. در آغاز نوجوانی همراه خانواده به تهران آمد. پس از گذراندن دوران دبستان برای آموختن زبان فرانسه وارد مدرسۀ سن لویی شد. سالهای آغازین تحصیل او با سرکشی و نافرمانی گذشت. نیما میگوید: «اما بعدها در مدرسه مراقبت و تشویق یک معلم خوشرفتار که نظام وفا، شاعر بنام امروز باشد، مرا به خط شعرگفتن انداخت.»
افسانه، مانیفیست شعر نو فارسی
افسانه نمودار نخستین تلاش شاعر برای شکستن اوزان عروضی و پیافکندن کاخ بلند نوینی در شعر فارسی است. وی میکوشد پیوند خود را از عروض و مقررات آن بگسلد؛ اما هنوز جرئت یا آمادگی آن را ندارد. گوشها به اوزان عروضی خو گرفتهاند و هر آهنگ دیگر گوش شنوندگان را میخراشد؛ پس به ناچار او نیز به همان اوزان رایج پناه میبرد؛ اما او وزنی کوتاه و ساده را انتخاب میکند. «وزنی مترنم و درخشان که نیما اندیشههای خود را راست و درست از صمیم دل و با تعبیرات نو در آن میریزد. اگر هم این وزن سابقه داشته متروک و منزوی بوده و نیما آن را از سر نو زنده کرده است.»
نظر نیما دربارۀ ادبیات
نیما دربارۀ ادبیات گفته است:«ادبیات ما باید از هر حیث عوض شود. موضوع تازه کافی نیست و نه این کافی است که مضمونی را بسط داده و به طرز تازه بیان کنیم. نه این کافی است که با پسوپیشکردن قافیه و افزایش و کاهش مصراعها یا وسایل دیگر، به فرم تازه دست بزنیم. عمده این است که طرز کار عوض شود و مدل وصفی و روایی که در دنیای با شعور آدمهاست به شعر بدهیم.»
نظر نیما دربارۀ شعر
شعر تنها، وزن و قافیه نیست؛ بلکه وزن و قافیه ابزار کار شاعرند. شعر ردیفکردن اصطلاحات و فهرستکردن مطالب معلوم نیست که در سر زبانها افتاده است. این شیوه به درد تجارتخانهها میخورد.شعر واسطۀ تشریح و تأثیردادن و بزرگ و کوچککردن معنویات و شکافتن و نمودن درونیهای دقیق و نفهتۀ آنهاست.
وزن شعر
وزن شعر یکی از ابزارهای کار شاعر است. وسیله برای هماهنگ کردن مصالحی است که به کار رفته است و با درونیهای او میباید سازش داشته باشد. ماهیت وزن با طبیعت کلام مربوط است و با حال گوینده عوض میشود.
نظر نیما دربارۀ قافیه
نیما دربارۀ قافیه نوشته است: «شعر بی قافیه آدم بیاستخوان است. قافیه بندی، آن طور که من میدانم و «زنگ مطلب» آن را اسم میگذارم، بسیاربسیار مشکل است و بسیاربسیار لطیف و ذوق میخواهد. قافیه غلام شاعر است نه شاعر غلام قافیه. من قافیه را بردۀ خویش ساختهام.» در جای دیگر گفته است: «قافیه باید زنگ آخر مطلب باشد. مطلب که جدا شد قافیه جداست.»
آثار نیما
اشعار : قصه رنگ پریده؛ منظومه نیما؛ خانواده سرباز؛ ای شب؛ افسانه؛ مانلی؛ افسانه و رباعیات؛ ماخ اولا؛ شعر من؛ شهر شب و شهر صبح؛ ناقوس قلمانداز؛ فریادهای دیگر و عنکبوت رنگ؛ آب در خوابگه مورچگان؛ مانلی و خانه سریویلی.
آهو و پرندگان (شعر و قصه برای کودکان)؛ توکایی در قفس ( شعر و قصه برای کودکان).
کندوهای شکسته (داستان).
اشعار طبری: روجا
آثار تحقیقی و نامهها
ارزش احساسات؛ تعریف و تبصره؛ حرفهای همسایه؛ ستارهای در زمین؛ دنیا خانۀ من است؛ نامههای نیما به همسرش؛ کشتی و طوفان .
منبع
۱.ب آرینپور، یحیی، از نیما تا روزگار ، جلد سوم، چاپ پنجم، تهران: انتشارات زوّار ۱۳۸۷.
۲. وزارت آموزشوپرورش، تاریخ ادبیّات ایران و جهان (۲) ـ ا/۲۷۶؛ سال سوم آموزش متوسطه رشتۀ علوم انسانی، چاپ اوّل، تهران: شرکت چاپ و نشر کتابهای درسی، ۱۳۸۰.